رشته آش فیروزه که در امریکا بسیار مورد توجه قرار گرفت!

علیرغم شیوه‌های مختلف تولید رشته آش فیروزه، استفاده از لاروکش‌های شیمیایی و باکتریایی و MSFها همگی اقدامات نسبتاً مؤثری برای کنترل لارو در مزارع برنج بودند که بین 57 تا 76 درصد کاهش فراوانی ناقل در مقایسه با عدم لاروکشی متفاوت بود.

اثرات آنها تنها در مدت کوتاهی پس از استفاده بالاترین اما برای بیش از دو هفته باقی نمی ماند. این لاروکشها عمدتا نیمه عمر باقیمانده کوتاهی داشتند زیرا روی آب شالیزاری که طبیعتاً کاملاً راکد نبود اعمال می شدند: یک فرآیند کوچک اما ثابت از دست دادن آب و جایگزینی از طریق آبیاری وجود داشت.

ماکارونی

از این رو، حتی با یک فرمول باقیمانده، استفاده مجدد هفتگی برای کنترل پایدار مورد نیاز است 47،40،41،50. برای اطمینان از توزیع یکنواخت لاروکش ها در مناطق وسیع در طول حداقل یک فصل کشت برنج 5 ماهه در سال، این امر بسیار کار و هزینه بر خواهد بود.

کاربرد هوایی (از جمله وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین)، اگرچه به طور گسترده در ایالات متحده و اروپا استفاده می شود، بعید است که یک سیستم تحویل عملی برای مالکان خرد در SSA، حتی در طرح های آبیاری بزرگ باشد.

علاوه بر این، اگر مواد شیمیایی آلی مصنوعی برای کنترل ناقل مالاریا در برنج در نظر گرفته شود، مدیریت آنها در چشم انداز فعلی مقاومت به حشره کش در سراسر آفریقا باید در نظر گرفته شود.

کنترل بیولوژیکی با استفاده از ماهی به طور کلی کمی موثرتر از لاروکشی بود. درجه اثربخشی به گونه‌های ماهی و ترجیحات تغذیه آن‌ها بستگی داشت: گونه‌های تغذیه سطحی، گونه‌های لارو خوار کنترل آنوفلین بهتری را نسبت به تغذیه کننده‌های انتخابی از پایین ارائه کردند.

 

به طور کلی، تنها شواهد محدودی وجود داشت مبنی بر اینکه آبیاری متناوب در کاهش لاروهای آنوفلین سن اواخر در مزارع برنج موثر است. این یافته در تضاد با بررسی های قبلی است، که نتایج متفاوتی (بدون توجه به مرحله لاروی) پیدا کرد، اما تاکید کرد که موفقیت مربوط به مکان خاص است.

این تضاد احتمالاً به دلیل معیارهای گنجاندن بررسی سیستماتیک ما است. این بررسی‌ها مطالعاتی را در موقعیت‌های جغرافیایی مختلف و برخی مطالعات قدیمی‌تر را که کنترل موفقیت‌آمیز آنوفلین را با آبیاری متناوب گزارش کردند، اما فاقد بازوی کنترل همزمان، تکثیر کافی یا تمایز کافی بین کولیسین‌ها و آنوفلین‌ها بودند، حذف کردند.